ایمیل:hamedgharaeian@gmail.com نام:حامد قرائیان حامد قرائیان
تلفن:09122066439 عنوان حرفه ای:
آدرس:تهران - خیابان شهید بهشتی - خیابان قائم مقام - کوچه میرزاحسنی
ردیف مقطع دانشگاه رشته
9184 کاردانی آزاد اسلامی حسابداری
9185 کارشناسی آزاد اسلامی حسابداری
9215 کارشناسی ارشد آزاد اسلامی مدیریت مالی
9216 دکتری آزاد اسلامی
9217 دکتری آزاد اسلامی
ردیف نام شرکت سمت سال

عضویت در مجامع حرفه ای

ردیف نام لینک سال
6236 انجمن مدیران مالی ایران http://iacfm.ir
6235 انجمن مدیران مالی اصفهان http://www.efma.ir
6234 انجمن حسابداری ایران https://iranianaa.com
6233 انجمن حسابداران خبره ایران https://www.iica.ir

تقدیرنامه ها و گواهی ها

ردیف نام لینک سال

مقالات و کتب

ردیف نام لینک سال

سوابق آموزشی و پژوهشی

ردیف نام لینک سال
6240 عارضه یابی mrfiscal.ir
6239 بررسی روابط کارفرما و کارگر و راه های آن mrfiscal.ir
6238 تفسیر و ارائه بهای تمام شده تولیدی و صنعتی mrfiscal.ir

سایر عناوین

ردیف نام لینک سال
6237 اکسس محاسبه بهای تمام شده mrfiscal.ir
نکات مهم مرتبط با ترازنامه و یادداشت های توضیحی صورتهای مالی

نکات مهم مرتبط با ترازنامه و یادداشت های توضیحی صورتهای مالی 1-ترازنامه اطلاعاتی را ارائه می کندکه به وسیله آن میتوان: الف) نرخ بازده دارایی ها و نرخ بازده حقوق مالکانه را محاسبه کرد. ب) ساختار سرمایه واحد تجاری را مورد ارزیابی قرارداد . ج) وضعیت نقدینگی ،توانایی باز پرداخت تعهدات وانعطاف پذیری مالی واحد تجاری را مورد تجزیه و تحلیل قرارداد. 2- محدودیت های تراز نامه عبارتند از: الف) عدم انعکاس ارزش جاری واحد تجاری ب)حذف برخی ازاقلام بدلیل مشکلات اندازه گیری ج)استفاده از قضاوت وبرآورد در تعیین برخی از اقلام 3- طبق استانداردهای حسابداری ، تراز نامه باید حداقل شامل 12 قلم اصلی به شرح زیر باشد: الف) دارایی های ثابت مشهود ب) دارایی های نامشهود ج) سرمایه گذاری ها د) موجودی مواد وکالا ه) حسابها و اسناد دریافتنی تجاری و سایر حسابهاو اسناد دریافتنی و)موجودی نقد ز)حسابها و اسناد پرداختنی تجاری و سایرحسابها و اسناد پرداختنی ح) ذخیره مالیات ‍ط)ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان ی) بدهی های بلند مدت ک) سهم اقلیت ل) سرمایه واندوخته ها 4- یادداشت های توضیحی بخش مهمی ازصورتهای مالی است، زیرا تنها راه عملی برای توصیف کامل و مناسب برخی از وضعیتها و رویدادهای خاص است و معمولا به ترتیب زیر ارائه می شود : الف)تاریخچه فعالیت های واحد تجاری ب) مبنای تهیه صورتهای مالی ج) خلاصه اهم رویه های حسابداری د) اطلاعات تکمیلی درباره اقلام ارائه شده در صورتهای مالی اساسی ه) اطلاعات مربوط به اقلام شناسایی نشده در صورتهای مالی اساسی ( بدهی های احتمالی و تعهدات سرمایه ای ) و) رویدادهای بعد از تاریخ تراز نامه ز) معاملات با اشخاص وابسته 5- روریداد های بعد از تاریخ ترازنامه : رویداد هایی است که بین تاریخ ترازنامه و تاریخ تصویب صورتهای مالی رخ میدهد . این رویدادها به دو گروه طبقه بندی میشوند : الف) رویدادهای تعدیلی: این گونه رویدادهای مستلزم تغییر ارقام قابل درج در صورتهای مالی است. ب) رویدادهای غیر تعدیلی: این گونه رویدادها بایددر یادداشت های توضیحی صورتهای مالی افشا شوند. 6- نمونه های از رویدادهای تعدیلی به شرح زیر میباشد: الف) دارایی های ثابت مشهود: مشخص شدن بهای خرید یا عواید فروش دارایی های ثابت مشهود پس از پایان سال مالی در مواردی که خرید یا فروش پیش از پایان سال انجام گرفته باشد. ب) اموال غیر منقول ؛ ازریابی اموال غیرمنقول بعد از پایان سال مالی که شواهدی را مبنی بر کاهش دائمی در ارزش دارایی فراهم آورد. ج)سرمایه گذاری ها؛دریافت نسخه ای ازصورت های مالی یا سایراطلاعات در خصوص یک شرکت که شواهدی را مبنی بر کاهش دائمی در ارزش سرمایه گذاری بلند مدت در آن شرکت فراهم آورد. د)موجودی موادوکالا؛دریافت عواید فروش بعدازتاریخ ترازنامه یا شواهد دیگری درخصوص خالص ارزش فروش موجودی ها ه )پیمان های بلندمدت ؛دستیابی به شواهد دال بر اینکه برآوردقبلی درمورد سودمتعلقه پیمان بلندمدت نادرست است . و)بدهکاران ؛تجدید مذاکره و توافق در مورد میزان بدهی بدهکاران، یا ناتوانی یک بدهکاردرپرداخت بدهی ز)سود سهام دریافتنی:اعلام پرداخت سود سهام توسط شرکتهای فرعی و وابسته برای دوره یا دوره های قبل از تاریخ تراز نامه شرکت اصلی یا همزمان با آن ح) مالیات؛ دریافت اطلاعات درباره نرخهای مالیاتی ط)ادعای خسارت ؛دریافت وجه یا مشخص شدن مبلغ قابل وصول بابت ادعاهای خسارت از شرکت های بیمه که در تاریخ تراز نامه درمرحله مذاکره بوده است . ی) موارد کشف شده ؛ کشف اشتباهات ویا تقلباتی که نشان میدهد صورت های مالی بدون اصلاح اقلام مربوطه نادرست خواهد بود . 7-نمونه های از رویدادهای غیرتعدیلی به شرح زیر میباشد : الف) ترکیب واحد های تجاری ب) تجدید سازمان یا پیشنهاد تجدید سازمان ج) انتشار سهام جدید د) خرید و فروش دارایی های ثابت مشهود و سرمایه گذاری 8- دو یاچند شخص ، اشخاص وابسته هستند اگر طی دوره مالی : الف) یکی بتواند دیگری را مستقیم یا غیرمستقیم کنترل کند ، یا ب) تحت کنترل مشترک باشند ، یا ج) یک شخص درحدی بر سیاست های مالی و عملیاتی شخص دیگرنفوذ داشته باشد که همواره بتواند وی رااز تعقیب منافع مستقل خود باز دارد،یا د) در انجام یک معامله درحدی تحت نفوذ مشترک باشد که منافع مستقل یکی ازآنها درآن معامله تحت الشعاع منافع دیگری قرارگرفته باشد. دو شخص وابسته به یک شخص ثالث لزوماًاشخاص وابسته به یکدیگرنیستند،مانند مواردزیر: الف )دو واحد تجاری که تحت نفوذ قابل ملاحظه مشترک هستند. ب)دو واحد تجاری که یکی تحت کنترل ودیگری تحت نفوذقابل ملاحظه منبع مشترکی هستند. ج)دو واحد تجاری که دارای یک عضو مشترک هیئت مدیره هستند.(طبق مفاد ماده 129اصلاحیه قانون تجارت،معاملات بین واحدهای تجار لزوم تعديل حسابها باتوجه به قبول فرض تعهدي در حسابداري ،شناسائي وثبت اقلام دارائي ، بدهي ، سرمايه ، درآمد وهزينه مي بايست براساس مفروضات زير صورت مي گيرد: i. خريد وفروش دارائي دردوره اي كه معامله انجام مي شود دردفاتر ثبت مي شود ، اعم ازاينكه تمام ياقسمتي ازبهاي آن پرداخت يادريافت شده يانشده باشد ii. درآمد دردوره اي كه تحقق مي يابد ، بايد دردفاتر ثبت شود ، اعم از اينكه وجه مربوط به آن دريافتشده يانشده باشد . iii. هزينه دردوره اي كه واقع مي شود بايد دردفاتر ثبت شود ، اعم ازاينكه وجه آن پرداخت شده يانشده باشد . • قبول مفروضات فوق وهمچنين پذيرفتن اصل مقابله ياتطابق هزينه هاودرآمدهاي يك دوره ايجاب مي كند كه جهت تعيين سود وزيان موسسه ، درپايان دوره مالي يك سلسه اصلاحات ( تعديلات ) درحسابهاانجام شود .

انواع اوراق بهادار

معرفی انواع اوراق بهادار اوراق بهادار در جهان بسیار متنوع هستند و به طور پیوسته ابزار معاملاتی جدیدی ایجاد می ¬گردد. در ایران انواع اوراق بهادار چندان متنوع نیست. البته برنامه ¬هایی برای گسترش انواع اوراق بهادار مورد معامله در بورس وجود دارد. در این بخش ابتدا اوراق بهادار مورد معامله در بورس و سپس تعدادی از اوراق بهادار مطرح و پرطرفدار نیز شرح داده خواهد شد. سهام عادی سهام ممتاز حق تقدم سهام جایزه اوراق مشارکت مشتقات (Derivatives) اختیار معامله (Option) قرارداد آتی (Future) صکوک سهام عادی متداول ترین نوع اوراق بهادار در بازار ایران است. سهام عادی توسط هر شركت منتشر شده و از ارزشی اسمی برخوردار است (در ایران 1000 ریال است). تعداد سهام منتشر شده ی شركت برابر است با سرمایه ثبت شده ی شركت تقسیم بر ارزش اسمی. درنتیجه شركتی با 500 میلیون ریال ارزش اسمی دارای 500 هزار سهم است. شركت های پذیرفته شده در بورس از طریق عرضه ی اولیه سهام خود را به فروش می رسانند. توجه داشته باشید سرمایه شركت با ارزش آن برابر نیست. سهام داران به نسبت تعداد سهام عادی خود مالك شركت هستند درنتیجه اگر كسی 1 میلیون سهم از ده میلیون سهم شركتی را داشته باشد مالك 10 درصد آن است. در قانون بورس ایران محدودیت هایی در مورد سقف مالكیت شركت توسط افراد حقیقی و حقوقی وجود دارد. همچنین سهام دار به نسبت مالكیت خود در مجمع عمومی شركت دارای حق رای است. در كشورهای دیگر، شركت می تواند سهام عادی منتشر كرده ولی آن را به فروش نرساند. همچنین شركت قادر به بازخرید سهام خود است. از طرفی رابطه ی مستقیمی بین تعداد سهام منتشره و سرمایه ی ثبت شده شركت وجود ندارد. تمامی این موارد براساس قوانین ایران ممنوع هستند. سهام ممتاز سهام ممتاز نوعی سهم است كه از سود مشخصی برخوردار است. به عنوان مثال سهام ممتازی كه دارای سود ده درصد بوده و ارزش آن 1000 ریال است در آخر سال مالی 100 ریال سود دریافت خواهد كرد. همچنین سهام ممتاز از نظر پرداخت سود بر سهام عادی اولویت داشته و پس از پرداخت سود سهام ممتاز، سهام عادی سود دریافت خواهند كرد. معمولا سهام ممتاز در مجمع عمومی شركت دارای حق رای نیست. حق تقدم شركت های بورسی می توانند به منظور توسعه ی فعالیت های خود افزایش سرمایه دهند. افزایش سرمایه به روش های گوناگونی انجام می شود. یكی از روش های افزایش سرمایه كه به آن افزایش سرمایه از محل آورده ی نقدی گفته می شود، با انتشار حق تقدم انجام می گیرد. در این روش شركت به میزان درصد افزایش سرمایه، گواهینامه ی حق تقدم منتشر می كند و آن ها را به سهام داران خود می دهد. به عنوان مثال فرض كنید شركتی دارای 1000 سهم است و 50 درصد افزایش سرمایه دهد. در این حالت هر كسی به تعداد نصف سهام خود حق تقدم دریافت می كند. یعنی كسی كه 20 سهم داشته، 10 گواهی حق تقدم دریافت می كند. حال سرمایه گذار با سه انتخاب روبروست: یا در مهلت مقرر به ازای هر حق تقدم مبلغ 1000 ریال به حساب شركت واریز كرده و در افزایش سرمایه، شركت می كند. پس از گذشتن مدتی، حق تقدم سهامدار فوق به سهام عادی تبدیل می شود. در حالت دوم، سهام دار می توان در زمان مشخص شده، گواهی حق تقدم خود را مانند سهام عادی در بازار بورس به فروش برساند. در این صورت وی مبلغ فروش را دریافت می كند و دیگر در افزایش سرمایه، شركت نخواهد داشت و حق تقدم به خریدار منتقل می شود. محدودیت های خرید و فروش حق تقدم با سهام عادی فرق می كند. در حالت سوم، سهام دار هیچ كاری انجام نداده و خود شركت پس از پایان مهلت قانونی می تواند حق تقدم را به فرد دیگری فروخته و پس از كسر مبلغ مجاز، مانده ی فروش را به سهام دار دهد. سهام جایزه روش دیگر برای افزایش سرمایه، انتشار سهام جایزه است. در این روش شركت اندوخته ی نقدی خود را كه طی سال های گذشته به دست آورده به سرمایه تبدیل می كند و درنتیجه سهامداران نباید مبلغی پرداخت كنند. این روش را افزایش سرمایه از محل مطالبات نیز می گویند. سهام منتشر شده در این حالت سهام جایزه نام دارد. اوراق مشاركت روشی برای تامین مالی پروژه های شركت است. شركت پس از تدوین برنامه و اخذ مجوزهای لازم می تواند اقدام به انتشار و فروش اوراق مشاركت نماید. اوراق مشاركت مانند سهام ممتاز دارای نرخ سود اسمی هستند كه در موعدهای مشخص به خریداران پرداخت می شود. اوراق مشاركت دارای تاریخ سررسید هستند كه در آن تاریخ مبلغ اولیه ی اوراق مشاركت (مبلغ اسمی مندرج بر روی اوراق مشاركت) به مالك اوراق پرداخت می شود. برخی از اوراق مشاركت از قابلیت تبدیل به سهم در تاریخ سررسید برخوردارند. در كشورهای دیگر اوراق مشاركت در انواع بیشتری منتشر شده و نام آن نیز اوراق قرضه است. مشتقات (Derivatives) ابزار مشتقه، اوراق بهاداری هستند كه به خودی خود ارزش ذاتی ندارند و ارزش آن ها براساس دارایی اصلی دیگری تعیین می شود. به عبارت دیگر براساس یك دارایی اصلی یا زیربنایی، اوراق بهاداری فرعی ایجاد می شود. این اوراق بهادار با وجود آن كه ارزش ذاتی ندارند ولی مانند یك اوراق بهادار مستقل در بورس معامله می شوند. ابزار مشتقه ی بسیار متنوعی در بازارهای بین المللی وجود دارند ولی مهم ترین آن ها در ایران اختیار معامله و قرارداد آتی هستند كه در ادامه به طور خلاصه شرح داده می شوند. اختیار معامله (Option) اختیار معامله نوعی اوراق بهادار است كه در بازار بورس ایران وجود ندارد. اختیار معامله دو نوع كلی دارد: Call یا اختیار خرید و Put یا اختیار فروش. به طور كلی قراردادهای اختیار دربرگیرنده نوعی حق هستند كه می توان در صورت لزوم از آن ها استفاده كرد. در قرارداد اختیار خرید، خریدار حق خرید اوراق بهاداری را در زمانی مشخص می خرد (اختیار فروش نیز به همین شكل است). به عنوان مثال فرض كنید فردی حق خرید 1000 سهم شركت X را طی سه ماه آینده در قیمت 120 تومان به قیمت 200 تومان می خرد. طی سه ماه آینده سهم X تغییرات زیادی خواهد كرد. حال فرض كنید در زمان سررسید قیمت سهم افت كرده و 100 تومان باشد درنتیجه اختیار خرید برای خریدار سودی نخواهد داشت زیرا وی می تواند سهم را 120 تومان بخرد. دراینحالت وی 200 تومان (بهای اختیار خرید) را از دست داده است. حال اگر در زمان سررسید قیمت سهام 250 تومان باشد، خریدار می تواند اختیار خود را اعمال كرده و سهم را به قیمت 120 تومان از فروشنده اختیار خرید بخرد و در بازار 250 تومان بفروشد. توجه داشته باشید كه دارنده ی اختیار خرید مختار است كه سهام را بخرد ولی فروشنده ی آن مجبور است كه سهام را بفروشد. همین داستان در مورد اختیار فروش نیز وجود دارد. از نظر اعمال حق اختیار معاملات به دو دسته اروپایی و آمریكایی تقسیم می شوند. اختیار معاملات اروپایی را فقط می توان در زمان سررسید اعمال كرد ولی در مورد آمریكایی ها طی هر زمانی قبل از سررسید امكان اعمال وجود دارد. به طور كلی مباحث مرتبط با اختیار معاملات پیچیده تر از سهام عادی بوده و سناریوها و حالات بسیار متعددی را شامل می شود. هدف از چنین ابزاری افزایش نقدشوندگی بازار، پوشش خطر برای معاملات سهام و كاهش هزینه ی سهام داران است. به عنوان مثال فرض كنید شما اختیار فروش 1000 سهم شركت X را در قیمت 200 تومان به قیمت 500 تومان بخرید (قیمت كنونی 220 تومان است). اگر طی سه ماه آینده قیمت سهم به 110 تومان برسد شما می توانید اختیار فروش خود را اعمال كرده و سهم خود را به فروشنده ی اختیار فروش، 200 تومان بفروشید و از بازار 110 تومان بخرید. در چنین حالتی شما در هر سهم 90 تومان سود كرده-اید. به عبارت دیگر شما از كاهش قیمت سهم سود كرده اید! در حالت های پیچیده تر می توان چندین اختیار معامله را تركیب كرد و نوعی استراتژی بوجود آورد (به عنوان مثال حالتی ایجاد كرد كه اگر قیمت سهمی تا سه ماه بعد بین 100 تا 300 تومان بود شما سود كرده و در غیراینصورت فقط مبلغ پرداختی بابت اختیار معامله را از دست دهید). چنین ابزاری را ابزار مشتقه می گویند زیرا خود ماهیتی مستقل ندارند و برای سایر اوراق بهادار از قبیل سهام عادی، شاخص و قراردادهای آتی تعریف می شوند. بیشترین كاربرد اختیار معامله برای سهام عادی و شاخص است. قرارداد آتی (Future) قرارداد آتی ابزار مشتقه ی است كه بیشتر برای بازار كالاها، شاخص و ارز كاربرد دارد. در قرارداد آتی دو طرف معامله قرار می گذارند كه در زمانی مشخص (مثلا سه ماه آینده) و با قیمتی معلوم ابزار مورد معامله (كالا یا ابزارهای مالی) را معامله كنند. برخلاف اختیار معامله، در اینجا نوعی تعهد وجود ندارد. معمولا قراردادهای آتی منجر به تحویل فیزیكی كالا نشده و به صورت نقدی تسویه می شوند. یكی از كاربردهای اصلی قراردادهای آتی پوشش خطر در معاملات دیگر است. فرض كنید شما معامله ای با یك شركت خارجی به ارزش صد میلیون یورو دارید. قرار است پول چهار ماه دیگر پرداخت شود. طی این چهار ماه تغییرات قیمت یورو می تواند برای شما بسیار خطرناك باشد. پس با خرید قرارداد آتی صد میلیون یورو در قیمتی معلوم (مثلا 1350 تومان) برای چهار ماه دیگر شما خود را در برابر تغییرات قیمت یورو مصون كرده و بهتر می توانید برنامه ریزی كنید. البته افراد زیادی نیز به صرف كسب سود از تغییرات قیمت وارد بازار قراردادهای آتی می شوند. در زمان انجام معاملات قراردادهای آتی شما باید درصدی از مبلغ قرارداد را كه توسط بورس تعیین می شود به عنوان ودیعه نزد بورس بسپارید. قراردادها هر روز تسویه می شوند و درنتیجه اگر تغییرات قیمت به نفع شما باشد ودیعه ی شما افزایش یافته و در غیراین صورت ودیعه ی شما كاهش می یابد. اگر مبلغ ودیعه كمتر از آستانه ای مشخص شود، باید میزان ودیعه را تا حد اولیه افزایش دهید. در هر زمانی قبل از سررسید قرارداد، می توانید با معامله قراردادی در جهت مقابل از بازار خارج شوید (مثلا اگر قرارداد خرید 100 میلیون یورو را برای سه ماه بعد خریده اید می توانید یك ماه بعد با فروش قرارداد خرید صد میلیون یورو، از بازار خارج شوید). صكوك نوعی اوراق قرضه ی اسلامی است كه براساس موازین شرع طراحی شده است. ساختار پرداخت بهره ی اوراق قرضه ی غربی مطابق با موازین شرعی نیست. ناشر اوراق صكوك، گواهی ای را به سرمایه گذاران می فروشد و سپس آن را با قیمتی مشخص دوباره از خریداران اجاره می كند. همچنین فروشنده تعهد می كند در تاریخی مشخص، اوراق را با قیمتی معلوم از خریداران بازخرید كند. ناشر اوراق صكوك باید ارتباطی مشخص و واضح بین بازده و وجه نقد ناشی از فعالیت ها با دارایی خریداری شده ایجاد كند. به عبارت دیگر، تامین مالی باید مبتنی بر دارایی مشهود باشد

بودجه ریزي عملیاتی

مقدمه

بی شک تخصیص هدفمند اعتبار به فعالیت هاي سازمانها می تواند ضمن شفاف سازي نحوه توزیع منابع ، امکان پالایش عملیاتی و انتظار براي دسترسی به نتایج هزینه ها را فراهم می سازد . در این حوزه استفاده از روش بودجه عملیاتی گام موثري در افزایش کارایی و اثربخشی اعتبارات خواهد بود .

نظام بودجه ریزي عملیاتی به عنوان یک نظام مدیریتی براي ارتقاي کارایی و اثربخشی مصرف منابع سازمانی مورد توجه جدي دولتها در سطوح ملی و محلی بوده است. در این نظام اعتبارات بودجه اي بر مبناي عملکرد واحدهاي سازمانی در راستاي تولید خروجی ها (محصولات و خدمات) یا همان اهداف کوتاه مدت و یا دستیابی به پیامدها و یا همان اهداف بلند مدت ، تخصیصمی یابد و بدین ترتیب سازمان به سمت افزایش شفافیت در نحوه مصرف منابع براي انجام فعالیت ها، تولید خروجی ها و دستیابی به اهداف و استراتژي ها و نیز پاسخگویی بیشتر سوق می یابد. بودجه به عنوان بیان مالی عملیات اجرایی مهم ترین سند مالی است که دستگاههاي اجرایی را در دستیابی به اهداف سندچشم انداز و انجام اثربخش وظایف خود یاري می کند. نظام بودجه ریزي عملیاتی با هدف نتیجه محوري سعی می کند تا با پیوند اعتبارات بودجه اي به نتایج اقدامات به اهداف صرفه جویی، کارایی و اثربخشی بودجه دست یابد. در واقع تاکید بودجه عملیاتی درصرفه جویی و اثر بخشی است .

هدف نهایی بودجه ریزي عملیاتی کمک به اتخاذ تصمیمات عقلایی درباره تخصیص و تعهد منابع دولت براساس پیامدهاي قابل سنجش می باشد که نتایج قابل انتظار (عملکرد) دستگاه را در طول زمان منعکس می کند.

 

تاریخچه بودجه

به معناي کیسه یا انبان چرمی در فرانسه گرفته شده است که budjet بودجه از کلمه فرانسوي وزیر دارایی وقت آن زمان درآمدهاي اخذ شده و مالیات ها را در آن کیسه نگهداري می نموده است. تقریبا معنا و مفهوم آن همانند کلمه بانک و بانکو در ایتالیا بوده است .

نظریه تنظیم بودجه بر حسب برنامه در سال 1949 توسط کمیسیون "هوور" که مامور اصلاح مدیریت سازمانهاي حکومت مرکزي در آمریکا گردیده بود، مطرح گردید که بودجه هاي مالی و برنامه اي دستگاههاي دولتی نمونه این بودجه است .

                    

اشتراك تعاریف بودجه ریزي عملیاتی

وجه اشتراك تمام تعاریف بودجه ریزي عملیاتی حول 2 نکته می باشد : 1- ارتباط بودجه با نتیجه 2- ارتباط شاخص عملکرد و ارزیابی به این ترتیب می توان گفت بودجه ریزي عملیاتی عبارت است از: برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه و نتایج بدست آمده از آن برنامه را نشان می دهد. این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه می باید مجموع معینی از اهداف تعیین شود. مفاهیم بنیادین این نظام ، بحث و مذاکره در مورد اهداف وپاسخگو ساختن زیردستان در مورد دستیابی به آنها است.

 

ضرورت بودجه بندي

بودجه بندي را فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهاي نامحدود می دانند. مجموع کوشش هایی که صرف تدوین بودجه و تخصیصمنابع می شود به منظور حداکثر استفاده از منابعی است که معمولا در حد کفایت نبوده و به اصطلاح اقتصادي کمیاب هستند. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوي از هریک از منابع محدود استفاده گردد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه، حداکثر استفاده به عمل آمده است.

بودجه هدفها و راهبردها را به صورت عبارتهاي مالی درآورده و راه اجراي برنامه و کنترل پیشرفت آنها را مشخص می نماید.

سازمانها به 3 دلیل عمده به بودجه بندي نیازمندند:

1.       نشان دادن مفهوم مالی برنامه ها

2.       شناساندن منابع مورد نیاز اجراي برنامه ها

3.       بدست آوردن معیارهاي سنجش ، نظارت وکنترل نتیجه ها در مقایسه با برنامه ها

بطور کلی نظام بودجه ریزي عملیاتی داراي 3 مشخصه می باشد :

1.       چارچوب بودجه باید به نحوي باشد که تصمیم گیري و الویت بندي را تسهیل کند.

2.       ساختار بودجه باید به نحوي باشد که پاسخگویی را تقویت کند.

3.       ساختار برنامه در یک راهبرد وسیع تر تعریف شده و به اهداف جزیی محدود نمی شود.

بودجه ریزي عملیاتی یک مفهوم در حال گذار بوده که مراحل تکامل آن به شرح زیر قابل تبیین است:

1.       بودجه عملیاتی نمایشی : در این نظام تنها به تهیه فرم هاي مربوطه و شناسایی خدمات سازمانها و تعیین قیمت تمام شده بسنده می شود و مایشی از بودجه عملیاتی شکل می گیرد.

2.       بودجه عملیاتی خروجی محور: در این نظام بودجه ریزي عملیاتی ، سازمان اقدام به شناسایی خروجی ها (محصولات و خدمات) و نیز فعالیتهایی که منجر به تولید این خروجی ها می شود، می پردازد.

3.       بودجه عملیاتی پیامد محور: در این نظام بودجه ریزي عملیاتی ، سازمان تلاش می کند در کنار شناسایی خروجی ها و فعالیتها و شناسایی پیامدها (اهداف بلند مدت) نیز اقدام کند.

مفاهیم و تعاریف بودجه ریزي عملیاتی

کمیسیون هوور ، بودجه ریزي عملیاتی را اینگونه تعریف می کند: در مقوله بودجه ریزي عملیاتی ، تمرکز بر وظایف یا فعالیتها است یعنی بر تحقق اهداف به جاي اینکه بر فهرست کارکنان دولت یا مجوزهاي خرید متمرکز شود.

بودجه ریزي عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می دهد. همچنین تایید می کند که یک هدف یا مجموعه اي از اهداف باید با مقدار معینی از اعتبارات بدست آید. در تعریفی که توسط صندوق

بین المللی پول از بودجه ریزي عملیاتی عنوان شده است بودجه ریزي عملیاتی عبارت است از :

روشها و سازوکارهایی که ارتباط بین اعتبارات تخصیص یافته به دستگاههاي اجرایی را با خروجی ها و پیامدهاي آنها از طریق بکارگیري اطلاعات عملکردي در تخصیصمنابع تقویت می سازد. همانگونه که از این تعریف استنباط می شود 3 موضوع اصلی در یک نظام بودجه ریزي عملیاتی مشاهده می شود.

1.       بودجه براساس عملکرد تخصیصمی یابد. براي مثال در شهرداري ابتدا لازم است یک هدف کمی سالانه مانند تولید یک میلیون متر مربع فضاي سبز تعیین و سپس به صورت دوره اي ارزیابی شود که عملکرد شهرداري در تولید فضاي سبز در قبال هدف از پیش تعیین شده به چه

میزان بوده است. بنابراین برنامه ریزي و ارزیابی عملکرد برمبناي اهداف در نظام بودجه ریزي عملیاتی ضروري است.

2.       موضوع محاسبه بهاي تمام شده محصولات و خدمات نیز از عناصر اصلی یک نظام بودجه ریزي عملیاتی است. در مثال فوق ، محاسبه بهاي تمام شده هریک متر مربع در تولید فضاي سبز نهفته است.

3.       میزان کارایی سازمان در نحوه مصرف منابع براي تولید خروجی هاست. بنابراین با توجه به نکات فوق الذکر 3 عنصر اصلی در نظام بودجه ریزي عملیاتی قابل توجه است که عبارتند از : برنامه ریزي، محاسبه بهاي تمام شده و ارزیابی عملکرد

 

مزایاي بودجه ریزي عملیاتی

مهم ترین مزیت بودجه ریزي عملیاتی صرفه جویی است و مزایاي دیگر آن عبارتند از :

1.       شفاف سازي فرآیند بودجه ریزي

2.       صرفه جویی اقتصادي

3.       پرهیز از موازي کاري

4.       ارتقاي کارآمدي

5.       افزایش کارایی و اثر بخشی عملکرد دولت و سازمانها از طریق تمرکز منابع در جهت ضروري ترین و مهم ترین نتایج

6.       اصلاح و بهبود تصمیم گیري در مورد موثرترین راه براي استفاده از منابع محدود کشور

7.       بهبود عملکرد از طریق پیوند دادن بودجه و عملکرد برنامه

8.       مسئولیت پذیرتر ساختن مدیران در قبال تصمیماتی که روي نتایج بودجه تاثیر می گذارند.

9.       حمایت بهتر مدیریت توسط پیوند نتایج بودجه و برنامه و سنجش عملکرد بودجه با سنجش عملکرد برنامه در فرآیند کنترل و گزارش نتایج

10.   ارائه سیستم و فرآیندي که در آن تصمیم گیري هاي مربوط به بودجه اساسا" بر پایه اي قابل

سنجش و اهداف داراي اولویت صورت می گیرد.

11.   افزایش پاسخگویی براساس نتایج : اگرچه بسیاري از دولت ها دسترسی به اطلاعات عملکرد خود را امکان پذیر می سازند اما در وراي بحث هاي سیاسی ، اطلاعات عملکرد منتج از بودجه ریزي عملیاتی می تواند به شیوه هاي مختلف نظیر اسناد بودجه اي ، برنامه هاي راهبردي و گزارش عملکرد به اطلاع عموم برسد.

12.   بهبود مدیریت عملکرد: اطلاعات عملکرد بیشتر مورد استفاده مدیرانی که مایلند کارایی عمیاتی برنامه ها و فرآیندهاي کاري خود را افزایش دهند.

13.   بهبود نحوه تخصیص : در بودجه ریزي عملیاتی منابع با شاخص هاي عملکرد مرتبط می شود. مرتبط ساختن برنامه ریزي راهبردي به تخصیص منابع یکی از الزامات اصلی تخصیص منابع بر مبناي هدف است.

14.   بودجه ریزي عملیاتی روابط بین هزینه ها و نتایج را مشخصمی کند و نیز چگونگی ایجاد این روابط را توضیح می دهد و بهنگام بروز انحراف بین برنامه ها و واقعیت ها ، مدیران می توانند بکارگیري منابع را مورد بررسی قرار داده و چگونگی برقراري ارتباط بین این منابع و نتایج مورد انتظار را به منظور تعیین اثربخشی و کارایی برنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.

بعبارت دیگر بودجه ریزي عملیاتی بر 2 موضوع ستانده و ارتباط بین ستانده یا تولید و نتیجه یا رضایت مردم تاکید دارد. و در نهایت اینکه بزرگترین مزیت بودجه ریزي عملیاتی ، کنترل بهتر نهاد اجرایی است. در بودجه ریزي عملیاتی نیازي به تغییر در سیاستگذاري اقتصادي نیست. تنها کنترل دولت و نظارت بر عملکرد دولت و سازمانها آسان تر می شود.

اهداف بودجه ریزي عملیاتی

هدف نهایی بودجه ریزي عملیاتی کمک به اتخاذ تصمیمات عقلایی درباره تخصیصو تعهد منابع دولتی براساس پیامدهاي قابل سنجشمی باشد که نتایج قابل انتظار (عملکرد) دستگاه را در طول زمان منعکس می کند. با این تفسیر بودجه ریزي عملیاتی مقاصد و اهداف زیر را دنبال

می کند :

1.       ارائه مبناي صحیح براي اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع

2.       تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار که از یک تخصیص بودجه خاص قابل حصول است.

3.       تمرکز فرآیند تصمیم گیري روي مهم ترین مسائل و چالش هایی که دستگاه با آن مواجه است.

4.       ایجاد یک فرآیند منطقی براي تصمیم گیري در خصوص بودجه که بطور مستقیم با فرآیند برنامه ریزي ، اجرا و کنترل ، ارزیابی و گزارش عملکرد در ارتباط می باشد.

5.       ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد بودجه

6.       تمرکز فرآیند تصمیم گیري روي مهم ترین مسائل و چالش هایی که دستگاه با آن روبروست.

7.       ارائه مبنایی براي پاسخ گویی بیشتر در قبال استفاده از منابع کشور

8.       افزایش کارایی مدیریت هزینه ها و صرفه جویی در هزینه ها